آخرین ارسال های انجمن عنوان پاسخ بازدید توسط گفتگو درمورد ساخت اولین فیلم از کوروش کبیر 0 106 cansell
حکایت بچه های بالا و پایین شهر 1 2 3 4 5 تیم مدیریت کلوب آمور20 بازدید : 56 دوشنبه 1390/06/28 نظرات (0) حکایت بچه های بالا و پایین شهر در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید . . . . . . . . . من همسن و سال پسر تو هستم ، تو همسن و سال پدر من هستی. پسر تو درس می خواند و کار نمی کند، من کار می کنم و درس نمی خوانم. پدر من نه کار دارد ، نه خانه، تو هم کاری داری هم خانه ، هم کارخانه ؛ من در کارخانه ی تو کار می کنم. و در اینجا همه چیز عادلانه تقسیم شده است: سود آن برای تو ، دود آن برای من. من کار می کنم ، تو احتکار می کنی. من بار می کنم ،تو انبار می کنی. من رنج می برم، تو گنج میبری. من در کارخانه ی تو کار میکنم. و در اینجا هیچ فرقی بین من و تو نیست: وقتی که من کار می کنم، تو خسته می شوی، وقتی که من خسته می شوم ، تو برای استراحت به شمال می روی، وقتی که من بیمار می شوم ،تو برای معالجه به خارج می روی. من در کارخانه ی تو کار می کنم. و در اینجا همه کارها به نوبت است: یک روز من کار می کنم، تو کار نمی کنی، روز دیگر تو کار نمی کنی ، من کار می کنم. من در کارخانه ی تو کار می کنم کارخانه ی تو بزرگ است. اما کارخانه ی تو هر قدر هم بزرگ باشد، از کارخانه ی خدا که بزرگتر نیست. کارخانه ی خدا از کارخانه ی تو و از همه ی کارخانه ها بزرگتر است. و در کارخانه ی خدا همه ی کارها به نوبت است، در کارخانه ی خدا همه چیز عادلانه تقسیم می شود.در کارخانه ی خدا ، همه کار می کنند.در کارخانه ی خدا ، حتی خدا هم کار می کند. قیصر امین پور برچسب ها حکایت بچه های بالا و پایین شهر ,
مطالب مرتبط چگونه از خطر سنگ كلیه دور بمانیم؟ آموزش ارسال SMS از طریق تلفن ثابت به تلفن همراه و ثابت ویتامینی برای پیشگیری از تضعیف حافظه سونی دوباره هک شد/ دسترسی به رمز یک میلیون کاربر کشف اولین جانداران چندسلولی ساکن اعماق زمین یک ایرانی در میان 100 خلاق برتر سال 2011 / رقابت با اینتل و اپل خاطرات شیرین کودکی... قاتل جنايت پل مديريت اعدام شد انزال زودرس در مردان! عکس های دیدنی از کشتارگاه دام در ورامین
ارسال نظر برای این مطلب متن شما نام آدرس سایت ایمیل کد امنیتی ارسال نظر خصوصی فقط برای نویسنده ذخیره مشخصات